جدول جو
جدول جو

معنی نصیحت شنوی - جستجوی لغت در جدول جو

نصیحت شنوی
(نَ حَ شِ نَ)
نصیحت شنو بودن. نصیحت پذیری. سخن شنوی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ)
نصیحت پذیر. که پند و اندرز ناصح و خیرخواه بشنود و بدان عمل کند:
نصیحت شنو مردم دوربین
نپاشند در هیچ دل تخم کین.
سعدی.
نه پائی چو بینندگان راسترو
نه گوشی چو مردم نصیحت شنو.
سعدی.
وگر پارسا باشد و پاکرو
طریقت شناس و نصیحت شنو.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(پَ سَ)
نصیحت گو. رجوع به نصیحت گو شود:
نصیحت گوی را از ما بگو ای خواجه دم درکش
که سیل از سر گذشت آن را که می ترسانی از باران.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نصیحت گوی
تصویر نصیحت گوی
پند گوی
فرهنگ لغت هوشیار
پندپذیر، پندشنو، پندگیر، پندنیوش، نصیحت نیوش
فرهنگ واژه مترادف متضاد